
راهنمای جامع و مستند به جهت آشنایی با لغات و اصطلاحات رایج در صنعت طلا
این راهنما با هدف استانداردسازی واژگان کلیدیِ مرتبط با طلا در محتوای فارسی نوشته شده است. با تکیه بر منابع معتبر بینالمللی، تفاوت میان طلا بومی “Native gold“، طلای پلاسر/آبرفتی “Placer/Alluvial gold“، کانسار طلا “Gold deposit” و ناگت طلا “Gold nugget” را روشن میکنیم تا مخاطب ایرانی—چه علاقهمند به سرمایهگذاری و چه جویای دانش—در خواندن خبرها و متون تخصصی دچار خطاهای رایج زبانی و ترجمهای نشود. این متن آموزشی است و توصیه سرمایهگذاری محسوب نمیشود.
نکات کلیدی، تعریفها و ترجمههای دقیق
- Native gold = طلا بومی: نام (کانی طلا) در طبیعت “Au”— یک اصطلاح کانیشناسی
- Placer gold = طلای پلاسر(آبرفتی: زیرمجموعه) — یک اصطلاح محیطی برای تمرکز ثانویه.اگر مشخصاً رودخانهای باشد: طلای آبرفتی = Alluvial gold
- Gold deposit = کانسار طلا — اصطلاح زمیناقتصادی / اکتشافی برای تمرکز معدنی با پتانسیل استخراج
- Gold nugget = ناگت طلا / قطعه طلای طبیعی — توصیف دانهدرشت بودن / ریختشناسی، نه نوع کانسار و نه نام کانی
توجه: طلای آبرفتی فقط یکی از انواع «طلای پلاسر» است (نوع رودخانهای). اگر میخواهید همه محیطهای پلاسر (رودخانهای، ساحلی، مخروطافکنهای، یخچالی) را پوشش دهید، «طلای پلاسر» دقیقتر است.
طلا بومی (Native gold)
- تعریف علمی: نام کانیِ طلا در طبیعت با فرمول شیمیایی Au. در عمل معمولاً مقداری نقره (Ag) و گاه مس (Cu) یا جیوه (Hg) را در خود دارد [Mindat؛ AGI].
- الکتروم (Electrum): وقتی سهم نقره در آلیاژ طبیعی Au–Ag قابلملاحظه باشد (در منابع مختلف اغلب ≳۲۰–۳۰٪ Ag)، به آن «الکتروم (Electrum)» میگویند. مرز دقیق بسته به منبع تغییر میکند.
- عیار/فایننس: در معادن و زرگری، عیار طلا (Fineness) معمولاً بهصورت ‰ بیان میشود (مثلاً ۹۹۰‰ یعنی ۹۹٪ طلا).
- چه هست و چه نیست:
- هست: یک «گونه کانی» از گروه عناصر بومی.
- نیست: نام یک محیط تشکیل، نوع کانسار یا توصیف اندازه دانه.
- نکته کاربردی: «طلا بومی» را با «طلای آزاد» (Free gold: ذراتی که از کانی میزبان آزاد شدهاند؛ اصطلاح فرآوری) یا «طلای قابلمشاهده» (Visible gold: اصطلاح پتروگرافی) اشتباه نگیرید. بخش مهمی از طلا در بسیاری از کانسارها بهصورت «طلای نامرئی» در ساختار یا نقصهای شبکهای سولفیدها (مثل پیریت/آرسنوپیریت) است.
طلای پلاسر/آبرفتی (Placer/Alluvial gold)
- تعریف علمی: طلایی که پس از هوازدگی از منبع اولیه جدا و به وسیله آب / گرانش / یخ حمل شده و در رسوبات سست متمرکز میشود. به سبب چگالی بالا، طلا در بستر رودخانهها و حتی سواحل دریا تجمع مییابد.
- زیرگروهها:
- Alluvial (آبرفتی / جویباری): رایجترین، در آبراههها و بستر رودخانهها.
- Beach placers (ساحلی)، colluvial (دامنهای)، glacial (یخچالی) و … .
- بافت / دانهبندی: از پودرهای ریز تا پولکها و دانهها و حتی ناگتهای درشت؛ جنس اغلب همان «طلا بومی» است.
- نکته کاربردی: «Placer gold» یک توصیف محیطی است، نه اسم کانی. در متن عمومی ایرانی، «طلای آبرفتی» بسیار شنیده میشود، اما اگر درباره همه انواع پلاسر حرف میزنید، «طلای پلاسر» دقیقتر است.

کانسار طلا (Gold deposit)
- تعریف علمی: هر تمرکز زمینزادِ طلا با اهمیت زمیناقتصادی (قابل استخراج یا بالقوه) که میتواند اولیه (درجا) یا ثانویه (پلاسر) باشد. نمونههای اولیه: اوروژنیک / رگهای-شیستی، اپیترمال، کارلینتایپ، پورفیری-طلا، اسکارن و …
- واژگان دقیق در فارسی:
- Deposit = کانسار (نه «ذخیره»). «ذخیره / منبع» به Reserve / Resource اختصاص دارد و فقط در چارچوبهای گزارشدهی (JORC / CRIRSCO) استفاده میشود.
- Ore = کانسنگ (ماده قابل استخراج / فروش) که با «کانسار» (سامانه کانهزایی و بدنه معدنی) فرق دارد.
- نکته کاربردی: ممکن است یک «کانسار طلا» هم دارای بخشهای اولیه (رگهای) باشد و هم پلاسرهای پاییندست؛ هر دو در مفهوم «کانسار» میگنجند.
- نکته کاربردی: «یک کانسار طلا ممکن است حاوی میلیونها تن سنگ باشد، اما فقط بخشی از آن که عیار طلا در آن به اندازهای بالاست که استخراجش سودآور باشد، کانسنگ نامیده میشود.»
ناگت طلا (Gold nugget)
- تعریف کاربردی: قطعه نسبتاً درشتِ طلای طبیعی (معمولاً از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر و بزرگتر) که اغلب در پلاسرها یا رگولیت (پوسته هوازده) یافت میشود. سطح ناگتها معمولاً کمی گرد و گاه حفره دار است و ممکن است رگههای کوارتز یا پوستههای اکسیدی داشته باشند.
- منشأ: بخشی دتریتال (حملشده و گرد شده در پلاسر) و بخشی برجا / سوپرژن (رشد ثانویه در ناحیه اکسیدان و سپس جابهجایی کوتاهبرد).
- چه هست و چه نیست:
- هست: یک توصیف دانهبندی – ریختشناسی برای «طلا بومی».
- نیست: نام کانی یا نوع کانسار. با شمش / انگات (ingot) که محصول ذوب است فرق دارد.
- نکته واژگانی: در متون فارسی هم «ناگت طلا» جا افتاده و هم «قطعه طلای طبیعی»؛ هر دو صحیح است. برای متن عمومی «ناگت طلا» روانتر است.
- نکته کاربردی: بزرگترین ناگتهای تاریخ (مانند Welcome Stranger) در واقع تودههایی از طلا بومی هستند که در محیطهای سطحی (پلاسر یا رگولیت) یافت شدهاند.
مقایسه سریع (جدول)
| اصطلاح (EN) | معادل دقیق فارسی | ماهیت/حوزه | تعریف کوتاه |
| Native gold | طلا بومی | کانیشناسی | کانیِ طلا در طبیعت (Au)، گاه با Ag/Cu/Hg |
| Placer gold | طلای پلاسر (آبرفتی: زیرمجموعه) | ژنز/ محیطی | طلای متمرکز در رسوبات سست بهواسطه آب/گرانش |
| Gold deposit | کانسار طلا | زمیناقتصادی / اکتشاف | تمرکز طلا با پتانسیل اقتصادی (اولیه یا ثانویه) |
| Gold nugget | ناگت طلا / قطعه طلای طبیعی | بافت / ریختشناسی | قطعه درشتِ طلا بومی (میلیمتری تا سانتیمتری) |

اشتباهات رایج واژگانی در فارسی
- استفاده از «ذخیره طلا» بهجای Deposit: نادرست است. لغت صحیح: «کانسار طلا». «ذخیره / منبع» (Reserve/Resource) مفاهیم کمی-اقتصادیاند و نیازمند گزارشدهی استاندارد (JORC/CRIRSCO) هستند.
- یکیدانستن «طلای آبرفتی» با «طلای پلاسر»: «آبرفتی» زیرمجموعه پلاسر است (نوع رودخانهای). اگر همه محیطها مدنظر است، «پلاسر» بنویسید.
- اشتباه گرفتن «طلا بومی» با «طلای طبیعی»: اگرچه در زبان عمومی «طبیعی» مفهوم مشترک دارد، معادل علمی دقیق Native gold، «طلا بومی» است.
- خلط «ناگت طلا» با شمش: ناگت طبیعی است و شکلپذیریاش حاصل فرایندهای زمینسطحی/ رسوبی است، شمش محصول ذوب و ریختهگری است.
- خلط «طلا بومی» با «طلای آزاد» یا «طلای قابلمشاهده»: اولی نام کانی است؛ دومیها اصطلاحات فرآوری / پتروگرافیاند.
سوالات متداول
- آیا ناگت طلا همان طلا بومی است؟
- ناگت از جنس «طلا بومی» است اما «ناگت» توصیف اندازه / ریختشناسی است، نه نام کانی.
- آیا هر طلای پلاسر، آبرفتی است؟
- خیر. آبرفتی زیرگروه رودخانهایِ پلاسر است. پلاسر میتواند ساحلی، دامنهای یا یخچالی هم باشد.
- «کانسار طلا» با «ذخیره طلا» چه فرقی دارد؟
- «کانسار» مفهوم زمینشناسی-اقتصادی کلی است. «ذخیره» (Reserve) و «منبع» (Resource) برآوردهای کمی هستند و فقط در چارچوبهای گزارشدهی استاندارد بهکار میروند.
- آیا طلای پلاسر خالصتر از طلای رگهای است؟
- لزوماً نه. خلوص به منبع و تاریخچه ژئوشیمیایی بستگی دارد. برخی پلاسرها بهدلیل آبشویی نقره در ناحیه اکسیدان، خلوص بالاتری نشان میدهند، ولی یک قاعده عمومی نیست.
- «اثر ناگتی» (Nugget effect) چیست؟
- تغییرپذیری شدید عیار بهعلت حضور ذرات درشت/نامنظم طلا در نمونهها. برای برآورد قابلاعتماد، نیاز به نمونهبرداری حجمی/شبکهای و روشهای آماری مناسب است—بهویژه در پلاسرها.